سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم وصىّ خود در مال خویش باش ، و در آن چنان کن که خواهى پس از تو کنند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :350
کل بازدید :2097358
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/2
2:16 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

یکی از صفات برجسته انسان های خردمند و سالم، تقوا و پرهیزگاری است. تقوا به معنای تسلط و چیرگی عقل بر نفس و مدیریت و مهار آن می باشد؛ زیرا کسی که عقل و خرد وی بر نفسش تسلط دارد، از هر گونه پلشتی که نفس بدان گرایش داشته و فرمان می دهد، پرهیز می کند و اجازه نمی دهد تا احساسات و عواطف مدیریت را به عهده گیرد و او را به سوی زشتی ها ببرد و با تجاوزگری بر دیگر ابعاد انسانی و تضییع حقوق دیگر اعضا و جوارح، به هواهای نفسانی پاسخ دهد.

داشتن تقوا به معنای دست یابی به کرامت انسانی است و هر چه انسان ها پرهیزگارتر باشند گرامی تر در نزد خداوند هستند و رنگ و صبغه بیش تری از خداوند می گیرند و خدایی شده و ربانی می شوند. این گونه است که خداوند به صراحت می فرماید: ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ کریم ترین و بزرگوار ترین شما در نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.(حجرات، آیه 13) بنابراین از نظر خداوند کرامت و بزرگواری از آن کسی پرهیزگار باشد و هر کسی پرهیزگار تر، بزرگوار تر و کریم تر خواهد بود؛ زیرا کرامت و بزرگواری انسان در تقوای الهی است.

اما از آن جایی که تقوا حالت درونی و باطنی است و تنها خداوند نسبت به دست یابی انسان به این عنصر باطنی آگاه تمام و کاملی دارد، تشخیص اهل کرامت دشوار و سخت می شود. ازاین روست که خداوند بر واژه عندالله تاکید دارد تا نشان دهد که اولا ملاک و معیار سنجش کرامت انسانی، تقوای الهی است و دیگر آن که این ملاک نسبت به مردمان نهان است و تنها خداوند از آن آگاه است و دیگران از آن به طور کامل آگاهی و اطلاعی ندارند. بر این اساس، در این جا می بایست دنبال نشانه ها و معیارهای سنجش و داوری بود که ما به عنوان انسان های ناآگاه از حقیقت تقوا در اشخاص انسانی ، بر اساس آن معیار، اشخاص را در جامعه سبک و سنگین کرده و بر پایه وزن هر یک از ایشان، مدیریت های اجتماعی و رهبری امت در مقامات مختلف و گوناگون را واگذار کنیم.

به سخن دیگر، تقوای الهی در انسان ها که ملاک داوری در کرامت انسانی است بر ما انسان ها مخفی است و ما نیازمند معیاری برای داوری و سنجش هستیم که بر اساس آن میزان تقوای هر کسی را دریابیم و کرامت او را معین داریم و بر اساس آن مسئولیت هایی را به عهده وی گذاریم.

خداوند راه ها و معیارهای سنجش گوناگونی را در اختیار بشر قرار داده است تا بر پایه آن کرامت هر انسانی را سنجش و داوری کند. به این معنا که از نظر خداوند همه انسان ها دارای کرامت ذاتی هستند ولی کرامت عرضی ایشان متکی و مستند به اموری است که تقوا اساس آن می باشد ولی به سبب عدم ناتوانی از آگاهی نسبت به تقوا می بایست راه های شناخت دیگری را جست و جو کرد که یکی از بهترین راه های شناخت اهل تقوا و انسان های کریم آن است که به رفتارهای اجتماعی آنان توجه کرد که آیا ایشان اهل عدالت هستند یا نه؟ از نظر خداوند، انسان های پرهیزگار در حوزه عمل اجتماعی انسان های عادل و دادگری هستند؛ زیرا خداوند در آیه 8 سوره مائده می فرماید: : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید، و البتّه نباید دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است، و از خدا پروا دارید، که خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.

از نظر قرآن عدالت ورزی کوتاه ترین چیز به تقواست و در حقیقت اگر بخواهیم نشانه های تقوای الهی را در کسی جست و جو کنیم می بایست در رفتار وی نگاه کنیم که تا چه اندازه بر پایه عدالت رفتار می کند. این عدالت هم چنین می بایست به صورت مشهود و ملموس باشد و آدمی آن را به چشم ظاهر نیز ببیند. ازاین روست که از عدالت قسطی سخن به میان می آورد؛ زیرا عدالت قسطی ، عدالتی است که به چشم دیده می شود و همانند پیمانه و وزن قابل دیدن است؛ چرا که قسط ،همان سهم بایسته و شایسته هر کسی و چیزی است. اگر کسی در همه امور زندگی خویش از امور اقتصادی تا معنوی عدالت داشته باشد، این عدالت به چشم می آید.

شاید در حوزه عمل اجتماعی، نخستین ظهور و بروز عدالت و بی عدالتی در روابط اقتصادی صورت می گیرد. از این روست که به کیل و میزان و عدالت در آن دو در آیه 152 سوره انعام توجه می دهد و آن را نشانه ای از عدالت واقعی بر می شمارد. این عدالت نسبت به کسانی که روابط نزدیک تری با ما دارند سخت تر است؛ زیرا هم بی عدالتی نسبت به ایشان می تواند بیش تر تحقق یابد و حقوق آنان تضییع و تباه شود و هم چنین می تواند همین روابط نزدیک به ویژه خویشاوندی عاملی برای بی عدالتی شود و به سبب آنان ، حقوق دیگران تباه گردد.

خداوند در آیه 25 سوره حدید ماموریت و وظیفه پیامبران را آموزش کتاب قانون و تبیین و روشنگری نسبت به اهداف آفرینش و بهره گیری از قدرت مدیریت سخت برای دست یابی به مدیریت نرم می داند تا در کنار مدیریت سخت و نرم ، توده های مردم برای عدالت قسطی بپا خیزند و حقوق خویش را بر اساس کتاب قانون و قدرت سخت و نرم بخواهند.

در این راه بهترین شیوه آن است که مردم با نمونه ها و الگوهای جامعه عدالت خواه و قسط پرور آشنا شوند و این با ایجاد مدینه فاضله ای شدنی است که از آن به امت ایمانی یاد می شود. این جاست که خداوند از مومنان می خواهد تا خود به عنوان الگوهای تقوای عملی، به عدالت قیام کنند و گواهانی از برای توده های مردم باشند تا آنان با نمونه عینی و ملموس انسان ها و جامعه عدالت پرور قسطی به امر عدالت قسطی قیام کنند.

از آن جایی که دوستی و دشمنی با مردمی به طور طبیعی موجب خروج انسان از مسیر عدالت می شود، خداوند از مومنان می خواهد تا در اجرای عدالت دوستی مومنان موجب نشود تا عدالت را نسبت به دشمنان جامعه ایمانی مراعات نکنند، بلکه می بایست این عدالت به عنوان یک راهبرد عمومی و همگانی مورد توجه قرار گیرد و به هیچ وجه در امر عدالت قسطی کوتاهی نشود. بر این اساس نمی بایست قومیت ، مذهب، آیین و دین و مانند آن ها سدی در برابر اجرای عدالت باشد بلکه عدالت از سوی مومنان نسبت به همگان اجرا شود تا توده های مردم از هر دین و مذهب و آیین و قوم و نژادی در یابد که عدالت امری مقدس است و بدان اهتمام کرده و برای اجرای آن اقدام کنند.

به سخن دیگر، مومنان با رفتار خود که در عدالت قسطی تجلی می کند، کرامت و تقوا خویش را به نمایش می گذارند و هم چنین این گونه برای همه انسان کرامت قایل می شوند، و دیگران از هر قوم و ملت و دینی را به عدالت ترغیب و تشویق می کنند تا به عدالت قسطی به عنوان ارزش انسانی که کرامت و تقوای حقیقی است،گرایش یافته و قیام بدان کنند.

به نظر می رسد که از نظر قرآن، کرامت انسانی که در تقواست جز از مسیر عدالت قسطی تحقق نمی یابد و کسی نمی تواند مدعی کرامت به انسان باشد در حالی که در حق وی بی عدالتی روا می دارد. بنابراین رابطه تنگاتنگی میان کرامت انسانی، تقوا و عدالت قسطی وجود دارد که در این آیات بدان توجه داده شده است.